نام :منصور
نام خانوادگی :یوسفی
نام پدر:احمد
تاریخ تولد :1348
تاریخ شهادت:1365
منبع:shohada-kermanshah.blogfa.com
زندگي نامه :
شهید منصور یوسفی ، فرزند صدیق اسلام و مرید جان باخته وعاشق ولایت و امامت بسیجی ایثارگر در عملیات پر افتخار کربلای پنج در جوار رحمت و رضوان پروردگار قرار گرفت و به جایگاه رفیع نائل امد
شهید منصور یوسفی در سال 1348 در خانواده ای عشایر دیده به جهان گشود دوران طفولیت را در میان سختیها و مرارتهای طاقت فرسای زندگی کوچ نشینی که سرتاسر پر از محرومیت و کمبود و رنج بی پایان است سپری نمود و در سن 6 سالگی جهت کسب علم ناگزیر به کرمانشاه رفت دوران ابتدایی را با وجود دوری از وجود و محبت پدر و مادر با موفقیت سپری نمود
در سال 58 که خانواده اش در کنگاور روستای رشتیان اقامت گزیدند وی نیز در این روستا دوران راهنمایی را پشت سر گذاشت و بعد از آن جهت ادامۀ تحصیل به شهر کنگاور آمد و مشغول تحصیل کسب علم شده و علم رغم مشکلات موجود به هیچ وجه از علاقه اش نسبت به تحصیل و درس و مدرسه کاسته نشد در آن اوضاع که کشور اسلامی درگیر جنگ با دشمن بعثی عراق بود از آنجا که دارای طینتی پاک و خداگرا بود و قدرت تحمل ناجوانمردیهای ایادی شیطان را نداشت و با دلی بی قرار منتظر فرصت مناسب بود تا در میان انصار و یاوران دینی خدا در صف رزمندگان اسلام در آید و سرانجام در سال 64 همراه کاروان راهیان کربلا عازم صحنۀ پیکار با خصم گشت و مدت پنج ماه را در جبهه گذراند سپس جهت ادامۀ تحصیل به سر کلاس درس بازگشت اما طاقت نیاوردو دگر بار بعد از چند ماهی راهی خط مقدم گشت تا دین خود را به اسلام و انقلاب ادا نماید کما اینکه هدف خود را در وصیتنامه خونبارش قید نموده است.
شهادت
و در عملیات کربلای پنج در سال 65 به همراه دو پسر عموی دیگرش شهید فرمان یوسفی و شهید حشمت اله یوسفی در مصافی خونین و رزمی جانانه و مالامال از ایثار و شجاعت و از خودگذشتگی در خاک گرم شلمچه به دست ناپاک مزدوران بعث عراق به دیدار معبود لقای حق شتافتند و به آرزوی دیرینه و چند سالۀ خود که در هر بار اعزام جهت وصول آن راهی جبهه های جنگ می شد نائل آمد.
اخلاق شهید منصور یوسفی
شهید منصور وجودی پاک، اخلاق و کرداری معصوم وار و خلقی دلنشین داشت بطوری که در هر بار یادآوری یاد او حسرتی بس گران و غمی بسیار سنگین بر دل دوستان و آشنایان و خانوادۀ وی زنده می شود که شرارۀ آن سیل اشک را بردیدۀ دل به جریان در می آورد انشا ءاله که در یوم القیامه از شفاعت او برخوردار می شویم .
وصیت نامه شهید
وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ۞
فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ۞
سوره آل عمران ؛ آبات ۱۶۹ - ۱۷۰
کسانی را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندار، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان به ایشان روزی میدهند.
از فضیلتی که خدا نصیبشان کرده است شادمانند و به آنها که در پی شان هستند و هنوز به آنها نپیوسته اند بشارت میدهند که بیمی بر آنها نیست و اندوهگین نشوند.
وصيت نامه :
بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
اینجانب منصوریوسفی چند سطری مینویسم به عنوان وصیت نامه اگر شهید شدم که بهتر اگرنه با کوله باری پرازگناهان به خانه برمی گردم ودردنیا شروع به زندگی می کنم که امام حسین (ع) می فرمایند (ای یاران من تلخ وشیرین نعمت ونقمت خوشی وناخوشی دنیا جزخوابی گران وغفلت اور نیست )شهادت در پیش خداوند از مرتبه ای بلند وعظیم برخوردار است شهادت مرتبه ای نیست که همه لایق آن باشند این وصیت را نیز از آن بابت می نگارم که احتمال شهادت برایم بعید می باشد ولی بهرحال آرزو برجوانان عیب نیست آنچه به وحشتم می اندازد روز قیامت وشدت گناهان دنیا است تنها یک راه نجات هست که میتوان امیدوار بود وآن شهادت در راه خدااست که شهید اولین قطره خونی که از اوریخته شود تمام گناهانش پاک میشود . البته این را هم میدانم که شهیدهم بایست مراحل مقدماتی در این دنیا را طی کند (دنیامزرعه آخرت است ) وهیچکس بدون طی مراحل لازم به این افتخار نائل نمی شود واز این جهت وضع من بسیار ناراحت کننده است به هرحال شاید به برکت خون شهیدان ودرفضای عطرآگین کربلا رحمت خداوندی شامل حال من نیز بشود امروز ما ملت ایران امانت بزرگی را دارا می باشیم که این امانت بزرگ از جانب خداوند متعال وتوسط فداکاریها وجانبازیهای هزاران هزار شهید وجانباز بدست ما رسیده است این امانتی است که 1400سال برای تحقق آن اولیاء ومقربین خداوند تلاش وجهاد کردند امانتی است که علما وفقهای بزرگی بخاطرش برسردار رفتند یا توسط دژخیمان شکنجه وبه گونه ای شهید شدند برادران وخواهران : امروز جمهوری اسلامی ایران ودیعه ای است که به ما سپرده شده است ووظیفه ما حفظ ونگهداری آن است وصیت من به پدر ومادرم این است که هیچ گونه ناراحتی به خود راه ندهند ودر انتظار برای من گریه نکند واشک نریزند واگر خواستند برای من گریه کنند در جای خلوت گریه کنند زیرا اگر دشمنان ومنافقین این صحنه را ببینند خوشحال می شوند واز پدر ومادرم می خواهم مرا حلال کنند وببخشند از اینکه نتوانستم در این دنیا جبران زحمتشان را بکنم وشما باید افتخار کنید که پسر گناهکارتان را در راه خدا دادید که رسول الله (ص) می فرماید « الدنیا سجن المومن و جنة الکافر » ( دنیا زندان مومن است و بهشت کافر است »وامید وارم که همیشه در کارهای خیر پیش قدم باشید وهمیشه به جبهه کمک کنید تا دشمنان بدانند که من بدون هدف به جبهه نیامده ام ودوست بداند که من جان ناقابلم را نثار اسلام ووطنم کردم زیرا که بازگشت همه بسوی اوست ووصیت من به خواهرانم این است که حجاب خود را رعایت کنید ومبادا غافل شوید که فردا نمی تونید جواب حضرت زینب (س) را بدهید وهمیشه زینب گونه در برابر مشکلات صبور بوده تا بتوانید حق خویش را اداکنید و به برادرانم این وصیت را دارم که در سنگر مدرسه با درس خواندن ودر مواقع ضرورت حضور در جبهه بتوانید دنباله رو خون شهیدان باشند واز خانواده ام تقاضا می کنم برای من هیچ گونه خیرات ندهید که نتنها برای من سودی ندارد بلکه باعث میشود که به اقتصاد کشور ضرر وارد شود پس از شما تقاضا میشود که بیهوده در این موقع حساس که نه برنج ونه قند و نه گوشت ونه چای و.....هست خیرات ندهید واز بردرانم میخواهم ادامه دهنده راه من باشند ووصیت من به این امت همیشه در سنگر این است که تا پیروزی کامل بر ظالم در دنیا از پای ننشینند وخصوصا امام را درک وراتنها نگذارند وهمیشه دعایش کنند وبه فرمان او عمل کنند زیرا قرآن در آیه اطیعوالله و اطیعو الرسول و اولی الامر منكم می فرماید : از خداوند ورسول وصاحبان امرتان ائمه وولایت فقیه اطاعت کنید.